►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
ببين رفيق
اوني كه الان ٣٠و خرده اي سالشه
و از تو بلندتر و از ته دل تر قهقهه ميزنه براي اينه كه از تو هم بيشتر آدم توي زندگيش ازدست داده
براي اينه كه يادگرفته هروقت كسي خواست بره خودش درو براش بازكنه و بدرقه اش كنه
به اين باور رسيده كه گاهي آدمارو بايد رهاكرد
كه قبول كرده كه هيچكس تا ابد نخواهد موند
اون آدم ديگه نه از كسي انتظاري داره نه توقعي
كه هركي بهش بدي كنه يه لبخند ميزنه و آروم ميگه منتظر اين اتفاق بودم
چيزي براش عجيب و غير منتظره نيست
چيزاي زيادي ازدست داده ولي آرامش اون سنشو به دست اورده
حالا توهم بابت از دست داده هات
بابت ترك شدنت
بابت بي معرفتي و بي ثباتي آدماي اطرافت
نه اشك بريز نه گوشه گيري كن
ايناهمه پيش زمينه ي خنده هاي ٣٠و چند سالگيته
بايد ازدست بدي بايد ترك بشي تا يروز بتوني راحت زندگي كني
رها كن بره
عادت هميشه هم بد نيست
يروز عادت ميكني به اين اتفاقات و اون وقت توهم بلند بلند ميخندي